نقش خورشید در نماد شناسی جهانی به مضمون شادی است. بدرستی که مضمونی بجا و مناسب بوده است. چرا که در آن شب های سیاه و طولانی با سرماهای استخوان سوز درون غارها و شکاف های زیر زمین که هنوز انسان موفق به کشف آتش نشده بوده؛ براستی که سپری کردن شب و دیدن طوع خورشید برای آن انسان های بی پناه، یک رویا و زندگی دو باره بوده است.
هنرمند چه زیبا آرزوها و خواسته های همنوعان خود را بر این سنگ سخت آفریده؛ تا پیام دار و فریاد گر انسان های سخت زیستی باشد؛ که تمام شب تا به صبح همنشینی شان با سرمای استخوان سوز و سیاهی شب وحشتناک بوده و برایشان طلوع خورشید، به مثابه زندگی دو باره بوده است.